اولین عکس..(مامان میگه :قربون اون چشمات برم )
دومین عکس ...(مجددا مامان میگه قربون خندهات )
زیبا ترین لبخند دنیا ..مجددا
معرفی می شود از سمت راست
بابا.مامان و خودم
سلام دوستان
ببخشید که مدت طولانی نبودم
آخه تولدم بود.
بعدشم که عید شد و رفتیم مهمونی و عید دیدنی...جای شما خالی...
راستی من دو بار تولد گرفتم
یکبار شب تولدم همراه با بابا و مامان که برای شام رفتیم سیتی سنتر و آنجا کلی هم تو شهر بازیش بازی کردم
دفعه دوم همه فامیل دعوت بودن
کلی خوش گذشت...دایی جان برام یک میکروسکوپ آورد خیلی با حاله...